اغلب اوقات خستگی و فرسودگی کارکنان، بهجای اینکه به سازمان نسبت داده شود، مشکلاتی شخصی فرض میشود. شاید این موضوع در شرایط خاصی صحت داشته باشد، ولی رهبر یک شرکت، باید دائماً انرژی و روحیهی کارکنانش را زیر نظر داشته باشد و هرگونه تغییر در روند عملکرد تیم را موردبررسی قرار دهد. خستگی و دلزدگی اعضای تیم، بهویژه در دورههای مقیاسپذیری کسبوکار که از کارمندان انتظار میرود سختتر و با منابع کمتری کار کنند، بیشتر دیده میشود. همهی ما فرسودگی کاری را دیده یا تجربه کردهایم. یکی از نمودهای رایج فرسودگی، زمانی است که یک کارمند ناگهان از همکاری با تیم (یا مدیر) دست میکشد و برای هفتهها به مسافرت میرود. درواقع خستگی شدید شغلی خودش را در علائم زیادی نشان میدهد، اما همیشه به نتایج یکسانی نظیر کاهش بهرهوری و نارضایتی کارمندان ختم میشود. برای تشخیص فرسودگی شغلی، میتوان به این نشانهها توجه کرد: کاهش بهرهوری: این مسئله بهویژه برای کارمندانی که کارایی بالایی دارند؛ بسیار مهم است. كاهش كيفيت كار: مشکلی که در عدم توجه به سررسید کار، یا شکایتهای مکرر مشتریان جلوه میکند. عدم تعهد حرفهای: کارمندان با تیمشان ارتباط برقرار نمیکنند یا انگیزهی تلاش کردن را از دست میدهند. افزایش بدبینی و شکایت: برخی از گلایهها طبیعی و مستلزم کار هستند. اما زمانی که یک کارمند پیوسته نگاهی منفی به شرکت د, ...ادامه مطلب