انیمیشن کوتاه Lou بهواسطه ترکیب عناصر فانتزی و خیال با رگههای اجتماعی و جدیدترین فناوریهای حوزه انیمیشن، میتواند تمامی علاقهمندان به این هنر را جذب کند.مطالب مرتبطدر دنیای امروز عدم رعایت حقوق دیگران یکی از معضلات اجتماعی است که زندگی افراد بسیاری فارغ از نژاد و کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. بهواسطه این حقیقت که روی تاریک انسانها را به نمایش میگذارد، جنگها و انقلابهای متعددی رخ داده است. انقلابهای کبیر فرانسه و ۱۹۱۷ روسیه تنها دو مورد از این دست انقلابها هستند که توسط توده مردم و بر ضد حکومتهای استبدادی، نظام ناعادلانه، فساد و دیگر عواملی که حقوق اقشار مختلف را پایمال میکردند، انجام شدند. اما نادیده گرفته شدن حقوق افراد ضعیف و بیدفاع تنها به بزرگسالان و عرصه سیاست محدود نم,انیمیشن ...ادامه مطلب
مطالب مرتبطجنگ جهانی دوم به دلایلی همچون کشته شدن ۵۰ تا ۸۵ میلیون نفر، حضور مستقیم بیش از ۱۰۰ میلیون سرباز از حدود ۳۰ کشور و اولین استفاده از بمب اتم، به عنوان خونینترین درگیری در تاریخ لقب گرفته است. در بسیاری از محتواهای مربوط به این جنگ در حوزههای مختلف اعم از سینما و بازیهای ویدیویی روی کشورهایی نظیر آلمان، روسیه، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا تمرکز شده و آغاز آن را به حمله آلمان ,انیمیشن ...ادامه مطلب
همهی ما به خوبی میدانیم که موتورهای بازیسازی تنها یکی از ابزارهایی است که برای ساخت یک بازی ویدیویی به کار گرفته میشوند. برای همین معمولا برای بخشهای طراحی، مدلسازی، صدا و انیمیشن از نرمافزارهای دیگری در کنار موتور ساخت بازی استفاده میشود. البته گاهی اوقات با توجه به قابلیتهای ابزارهایی که در اختیار ما قرار دارند میتوانیم تعدادی از این کارها را درون یکی از این نرمافزارها انجام دهیم و اح,آموزش,معرفی,افزارهای,انیمیشن ...ادامه مطلب
در طول تاریخ بارها افرادی برای دستیابی به اهداف خود راه و روشهای متفاوتی را در پیش گرفتهاند. برخی برای گسترش قلمروی خود به جنگ افروزی پرداختند و برخی دیگر برای آزادی مردم خود دست به انقلاب زدهاند. اما وجه اشتراک هر دوی آنها مواردی است که در هر دو حالت از دست خواهند رفت. خانوادههای بسیاری عضوی, ...ادامه مطلب
انیمیشن «بتمن: جوک مرگبار» شاید موردانتظارترین فیلم کامیکبوکی تاریخ باشد. حداقل در بین کسانی که کامیکبوک منبع اقتباس فیلم را خواندهاند. حدود ۳۰ سال پیش، آلن مور افسانهای (نویسندهی نابغهی کامیکبوک «واچمن») داستان تک جلدی و کوتاهی دربارهی جدال بتمن و جوکر و بررسی گذشتهی مرموز مامور هرجومرج نوشت که نه تنها به عنوان بحثبرانگیزترین داستان تاریخ کامیکبوکهای بتمن شناخته میشود، بلکه در بین مهمترین و شوکهکنندهترین آثار مدیوم کامیک هم قرار میگیرد. در حدی که تحلیلگران بهطرز «تئوری توطئه»واری دربارهی این کامیک گفتهاند که آلن مور بهطرز مخفیانهای و به دور از چشم دیسی آخرین داستان بتمن و جوکر را نوشته بوده است. بنابراین میتوانید تصور کنید که طرفداران چرا برای ساخته شدن انیمیشنی براساس آن بهطرز دیوانهواری بیقرار بودند. تنها دلیلی که دیسی در تمام این سالها راضی به انجام چنین کاری نمیشد، به محتوای بزرگسالانهی «جوک مرگبار» مربوط میشود. کسانی که این کامیکبوک را خواندهاند میدانند که در این داستان با یکی از ترسناکترین جلوههای جوکر و یکی از وحشیانهترین شکنجههای روانی او روبهرو میشویم. این یعنی این داستان نه تنها به درد کودکان نمیخورد، بلکه گزارش شده بزرگترها هم بعد از خواندن آن کابوس دیدهاند! حالا میتوانید تصور کنید وقتی خبر ساخت این انیمیشن اعلام شد، طرفداران چقدر خوشحال شدند. اما بهشخصه به عنوان یکی از آن طرفداران اگرچه حسابی خوشحال بودم، اما نگران هم بودم. بالاخره همه انتظار دارند اقتباس یک شاهکار، به یک شاهکار منجر شود و نه کمتر. خب، مهمترین سوالی که بعد از دیدن فیلم پرسیده میشود همین است: آیا انیمیشن «جوک مرگبار» توانسته در برابر نگاه سختگیر طرفداران به اقتباس قابلقبولی تبدیل شود؟ بگذارید اینطوری شروع کنم که «جوک مرگبار» یک اقتباس بیعیب و نقص و تمامعیار نیست. تمام مشکل فیلم هم مربوط به داستان تازهای میشود که به عنوان مقدمه برای منبع اصلی نوشته شده است. اگرچه ۳۰ دقیقهی آغازینِ انیمیشن بهطرز فاجعهباری مشکل دارد، اما خوشبختانه وقتی وارد مواد اصلی داستان میشویم، «جوک مرگبار» به چنان اقتباس قوی و جذابی تبدیل میشود که لرزه بر اندامتان میاندازد و ستارهی این زلزله هم جوکر است. اما خب، در پایان نمیتوان این موضوع را نادیده گ, ...ادامه مطلب
طبق نظر منتقدان «زوتوپیا» (Zootopia) تا این لحظه بهترین انیمیشن سال ۲۰۱۶ است. زومجی در این شماره از گیشه، این فیلم را بررسی میکند. «زوتوپیا» پیکساریترین انیمیشنِ غیرپیکساری سالهای اخیر سینماست. استودیوی پیکسار متفاوتترین و پیچیدهترین انیمیشنهای پرخرجِ جریان اصلی هالیوود را میسازد. تنها استودیویی که تاکنون موفق شده به چند قدمی آنها برسد، دیزنی بوده است. اما واقعا تاکنون هیچکس موفق نشده بود چیزی در حد و اندازهی شاهکارهای آنها بسازد. البته تعجبی هم ندارد. بالاخره پیکسار مثل رستوران و کارخانهی نوشابهسازی موفقی است که اگرچه فرمولِ ساخت و خوشمزهشدنِ محصولاتش را میتوان با زبان چشید، اما نمیتوان به سادگی آن را بازسازی و تکرار کرد. «زوتوپیا» شاید یکی از تنها انیمیشنهایی باشد که نه تنها در این کار موفق شده و تجربهای در حد اعلای انیمیشنهای کودکانه/بزرگسالانهی هالیوودی تحویلمان میدهد، بلکه شاید در کنار بهترینهای پیکسار قرار بگیرد. یا بهتر است اینطوری بگویم که اگر اخبار این فیلم را دنبال نمیکردید و بدون اطلاع قبلی فقط به تماشای «زوتوپیا» مینشستید، قطعا فکر میکردید با محصول جدیدی از پیکسار طرف هستید. دیزنی با «زوتوپیا» بهطرز فوقالعادهای توانسته فرمول انیمیشنهای چندلایهی این استودیو را بفهمد و در روایت داستانی جدید به کار بگیرد. از کاراکترهای بامزه و پرداختشده گرفته تا خلق دنیایی پرجزییات، کمدی رودهبرکننده، لحظات غمناک و صحبت دربارهی موضوعات مهم دنیای واقعی در یک انیمیشن کودکانه که هم برای بچهها پیامآور است و هم بزرگترها را به فکر وا میدارد. تمام اینها در حالی است که شاید با خواندن خلاصهی داستانی و دیدن چندتا عکس از فیلم با خودتان بگویید، این که چیز جدیدی نیست: ماجرای قدیمی شهر حیوانات انساننما! بله، درست است! اما مسئله این است که سازندگان موفق شدهاند با پرداخت و جزییاتبخشی به دنیای آشنایشان آن را به نهایت داستانهای اینچنینی تبدیل کنند. شاید تنها گلهای که بتوان به فیلم کرد استفاده از فرمول آشنای انیمیشنسازی هالیوود است. منظورم این است که «زوتوپیا» انیمیشن کاملا نوآورانه و متفاوتی نیست، اما خب، هنوز آنقدر در پرداخت عمیق و جذاب است و آنقدر در ساخت یک فیلم پیکساری غیرپیکساری که کار بسیار بسیار سختی است دقیق و بینظیر است که این موضوع , ...ادامه مطلب
«وقتی مارنی آنجا بود»، جدیدترین و آخرین انیمیشنِ استودیوی جیبلی بود که نامزد بهترین انیمیشن اسکار ۲۰۱۵ هم شد. در این شماره از «گیشه»، زومجی این فیلم را بررسی میکند. «وقتی مارنی آنجا بود» با وجود داستان ساده و ریتمِ آرام و باطمانینهاش، با عظمت و عمیق است. بعضیوقتها برای اینکه نظر مخاطب را جلب کنید و او را تحتتاثیر قرار دهید، لازم نیست کار شاقی انجام دهید. فقط یک روایتِ شنیدنی، تصاویری جادویی و قرار دادن صدای نوازش چمنهای سبز توسط دستهای باد بر روی باند صوتی فیلم تنها چیزهایی است که لازم دارید. فقط مشکل این است که وقتی چنین فیلم ساده و بیشیله-پیلهای توسط کسانی عرضه میشود که قبل از این دنیاهای کاملا نوآورانه و خارقالعادهای را خلق کرده بودند، ممکن است دچار اشتباه شویم که خب، چنین روندی باید تا آخر عمر آن استودیو ادامه داشته باشد. همانطور که پیکسار با «دایناسور خوب» قدم در فضای دورتری از بقیهی پروژههایش گذاشت، «وقتی مارنی آنجا بود» نیز اگرچه کموبیش از تمام عناصر فرمول انیمیشنهای استودیوی افسانهای جیبلی پیروی میکند، اما تقریبا شبیه هیچکدام از آثار قبلی این استودیو نیست. بله، میتوان عصبانی شد که چرا «مارنی» فاقد خلاقیتِ منحصربهفرد این استودیو نیست و از شنیدن داستانی غیرحماسی و بدون اژدها و هیولاهای چپندرقیچی ناراحت شد، یا شاید هم میتوان آخرین فیلم جیبلی را به عنوان همان چیزی که هست، قضاوت کرد. بله، درست شنیدید! «مارنی» حداقل تا آیندهای نامعلوم، آخرین فیلم این استودیو را ثبت میکند. واقعا باورکردنی نیست! استودیویی که تجربههای دیوانهکنندهای مثل «شهر اشباح» و بهترین انیمیشن زندگیام، «قبرستانِ کرمهای شبتاب» و خیلی خیلی شاهکارهای دنیای انیمیشن را در کارنامه دارد، دیگر قرار نیست برای ما انیمیشن درست کند. «مارنی» همینطوری فیلم غمناک و سنگینی است و اضافه شدن این حقیقت خارجی به فیلم، آن را برای عاشقانِ جیبلی غمانگیزتر نیز میکند. «مارنی» شاید تبدیل به یکی از مشهورترین آثار این استودیو نشود و مرزها را به سرعت درنوردد، اما مهم نیست. چون این فیلم یکی از بهترین آثار جیبلی است، ختم کلام. چیزی که در رابطه با کارهای استودیوی جیبلی مخصوصا فیلمهای کوچکترشان مثل «باد برمیخیزد» و «مارنی» باعث میشود آدم به نقطهای خیره شود و متعجب شود، این است که پیکساری ک, ...ادامه مطلب
در حالی که غیرفعال کردن انیمیشنها در دستگاههای اندرویدی بدون نیاز به روت کردن دستگاه قابل انجام است، اما کاربران سیستم عامل iOS اپل پیش از این برای غیرفعال کردن انیمیشنهای دستگاه آیفون یا آیپد خود مجبور بودند تا دستگاه را جیلبریک کنند. البته هنوز محدودیت زیادی برای انجام این کار وجود دارد. در ادامه به صورت موقت میتوانید انیمیشنهای سیستم عامل را که بیشتر از هر جا در زمان باز کردن، بستن یا حرکت بین اپلیکیشنها ظاهر میشوند را غیرفعال کنید: قدم اول: قبل از هر کار دیگری صفحه کلید پیشفرض دستگاه را فعال کنید. پس از غیرفعال کردن صفحه کلید iOS میتوانید دوباره به کیبورد دلخواه خود بازگردید. قدم دوم: با رفتن به مسیر Settings -> General -> Accessibility -> AssistiveTouch ویژگی Assistive Touch را فعال کنید. راه حل جایگزین درخواست از سیری برای روشن کردن Assistive Touch است که با گفتن عبارت "Tu on AssistiveTouch" انجام میشود. قدم سوم: در آیفون یا آیپد خود به صفحه خانگی بیایید. حباب مخصوص Assistive Touch را به گوشه سمت راست نمایشگر بکشید. قدم چهارم: به سمت پایین سوایپ کنید تا Spotlight ظاهر شود، پس از آن به سمت بالا سوایپ کنید تا Spotlight ناپدید شود. قدم پنجم: حالا نوبت به مرحلهی عجیبی رسیده است؛ باید حرکت قبل را آنقدر پشت سر هم تکرار کنید تا متوجه شوید انیمیشنها حذف شدهاند. بر اساس هر دستگاه ممکن است تا ۲۰ بار این کار لازم باشد. قدم پنجم (جایگزین): اگر از آیفون 6S Plus یا آیپد استفاده میکنید، این راه حل جایگزین است: Spotlight را فرا بخوانید و پس از آن به صورت مداوم دستگاه را به سمت عمودی و افقی آن بچرخانید. به یاد داشته باشید: انیمیشنها تنها تا ریبوت بعدی دستگاه غیرفعال خواهند ماند. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
استقبال عظیم تماشاگران و منتقدان از «زوتوپیا»، یعنی باید منتظر یکی از بهترین انیمیشنهای امسال باشیم. همراه گزارش باکس آفیس زومجی باشید تا نگاهی به ۱۰ فیلم برتر جدول بیاندازیم. این هفته ظاهرا سینماروها برای دیدن «زوتوپیا» (Zootopia)، جدیدترین انیمیشن استودیوی دیزنی سر و دست میشکستند. بهطوری که فیلم بعد از اکرانِ سه روزهاش لقب بهترین افتتاحیهی استودیوی انیمیشنسازی والتدیزنی را بهدست آورد. آیا کسی فکر میکرد عنوان جدید دیزنی که نه نام معروفی دارد و نه دنباله است اینگونه موفق شود؟ بله، چون فیلم قبل از آغاز اکرانش در امریکای شمالی، ۹۳ میلیون دلار از بازارهای بینالمللی کسب کرده بود. این درحالی بود که در میان دیگر اکرانهای گستردهی این هفته، اکشنِ «لندن سقوط کرده» (London Has Fallen) و کمدی Whiskey Tango Foxtrot به ترتیب جایگاه دوم و چهارم جدول را بهدست آوردند و «ددپول» هم با دستاورد جدیدی بازگشت. مقالات مرتبط «زوتوپیا» پس از اکران در سه هزار و ۸۲۷ سالن سینما، ۷۳/۷ میلیون دلار کسب کرد. رقمی که رکورد بهترین افتتاحیهی انیمیشنی ماه مارس که متعلق به «لوراکس» (۷۰/۲ میلیون) بود را میشکند و آن را در جدول بهترین افتتاحیهی انیمیشنهای تمام دورانها در ردهی نهم قرار میدهد. در ردهی اول این فهرست «شرک۳» با ۱۲۱ میلیون دلار قرار دارد. همچنین افتتاحیهی «زوتوپیا» کاری میکند تا سهتا از چهار افتتاحیهی برتر ماه مارس تاریخ به نام دیزنی ثبت شود. که به ترتیب شامل «آلیس در سرزمین عجایب» (۱۱۶ میلیون) و «اُز بزرگ و قدرتمند» (۷۹ میلیون) میشود. دستاورد قابلتوجهای که البته هر سه فیلم فاصلهای زیادی تا فروش آغازین ۱۵۲ میلیون دلاری «بازیهای گرسنگی» دارند. «زوتوپیا» همچنین ۵.۲ میلیون دلار هم از فروش بلیتهای فرمت آیمکس بهدست آورد که آن را بعد از «داستان اسباببازی۳» (۸/۴ میلیون) در میان بهترین افتتاحیههای آیمکس در ردهی دوم قرار میدهد. «زوتوپیا» در کنار استارت فوقالعادهاش در گیشه، هماکنون نمرهی ۹۸ را بر روی سایت راتنتومیتوز در اختیار دارد و امتیاز A را از تماشاگران دریافت کرده است. تمام اینها در هفتهی آینده به دوام فیلم در جدول کمک خواهند کرد. این درحالی است که تا زمان عرضهی «رچت و کلانک» در تاریخ ۲۹ آپریل، خبری از اکران گستردهی انیمیشن دیگری نیست. بهعلاوهی, ...ادامه مطلب
«دایناسور خوب» دومین انیمیشن استودیوی پیکسار در سال ۲۰۱۵ بود که بهطرز ظالمانهای توسط منتقدان و تماشاگران مورد بیلطفی قرار گرفت. درحالی که اصلا این حقش نبود. زومجی در این شماره از «گیشه»، این فیلم را بررسی میکند. یکی از داستانهای غمانگیز سینمای ۲۰۱۵، استقبال کم از «دایناسور خوب» بود. فیلم اگرچه حدود ۱۵۰ میلیون بیشتر از بودجهاش فروخت، اما به عنوان اولین شکست تجاری پیکسار در جایگاه آخر جدول ردهبندی آثار این استودیو قرار گرفت و انگار نه انگار که فیلمی از پیکسار بزرگ عرضه شده. همه خیلی زود آن را فراموش کردند! اما آیا واقعا فیلم از لحاظ هنری نیز همینقدر بد است و لیاقت این نامهربانیها را دارد؟ زبانتان را گاز بگیرید! «دایناسور خوب» درست چند ماه بعد از «پشتورو»، یکی از شاهکارهای مطلق پیکسار و مشکلاتی که در مرحلهی تولید طولانیمدتش پیش آمد، عرضه شد. اما بدون پایین آوردنِ انتظاراتم و بدون هیچ اغراقی باید بگویم «دایناسور خوب» نه تنها بد نیست، بلکه یکی از بهترین و متفاوتترین آثار پیکسار است که فرمول جادویی تکرارشونده در آثار این استودیو را بهطرز بینقصی اجرا میکند و لحظاتی را خلق میکند که فقط در خاصترین انیمیشنهای چندلایهی دنیا یافت میشوند. آخه، میدانید چه شده؟ بعضی از منتقدان بعد از اکران فیلم گفتند که «دایناسور خوب» به عنوان یک فیلم کودکانه عالی است، فیلم پیچیدگی و عمق همیشگی پیکسار را ندارد و بیشتر با هدف جلب نظر بچهها و سرگرمی یک بعد از ظهر خانوادگی ساخته شده است. اما واقعا برعکس چنین تفکری حقیقت دارد. آره، شاید نوآوری و خلاقیتهای فیلم بهاندازهی مثلا «داستاناسباببازی» بدیع و شگفتانگیز نیست و شاید داستان فیلم در سطحِ «پشتورو» فلسفی و پیچیده نمیشود، اما پُر بیراه نگفتهام اگر بگویم در طول فیلم نه تنها در حد بهترین کارهای پیکسار خندیدم و لذت بردم، بلکه به همان اندازه اشک ریختم و غمگین شدم و همین «دایناسور خوب» را به جایگاه بلدمرتبهای در میان آثار این استودیو منتقل میکند. چون شاید خلق احساس و هیجان در «داستان اسباببازی» با آن هرجومرج زیبا و رنگارنگش کار آسانتری است اما رسیدن به چنان درجهای از تعامل و ارتباط با «دایناسور خوب» که حالوهوای جدیتر و متفکرانهتری دارد، سخت است. اما پیکسار در اوج سادگی به این امر دست پیدا میکند. «دایناسور, ...ادامه مطلب